loading...
دریای همیشه پارس
فرزند کوروش بازدید : 523 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (7)
روزی کوروش در حال نیایش با خدا گفت: خدایا به عنوان کسی که عمری پربار داشته و جز خدمت به بشر هیچ نکرده از تو خواهشی دارم. آیا میتوانم آن را مطرح کنم؟ خدا گفت: البته!

- از تو میخواهم یک روز، فقط یک روز به من فرصتی دهی تا ایران امروز را بررسی کنم.س وگند میخورم که پس از آن هرگز تمنایی از تو نداشته باشم.

- چرا چنین چیزی را میخواهی؟ به جز این هرچه بخواهی برآورده میکنم، اما این را نخواه.

- خواهش میکنم. آرزو دارم در سرزمین پهناورم گردش کنم و از نتیجه ی سالها نیکی و عدالت گستری لذت ببرم. اگر چنین کنی بسیار سپاسگذار خواهم بود و اگر نه، باز هم تو را سپاس فراوان می گویم.

خداوند یکی از ملائک خود را برای همراهی با کوروش به زمین فرستاد و کوروش را با کالبدی، از پاسارگاد بیرون کشید. فرشته در کنار کوروش قرار گرفت. کوروش گفت: «عجب!اینجا چقدر مرطوب است!» و فرشته تاسف خورد.

- میتوانی مرا بین مردم ببری؟ میخواهم بدانم نوادگان عزیزم چقدر به یاد من هستند.

و فرشته چنین کرد. کوروش برای اینکار ذوق و شوق بسیاری داشت اما به زودی ناامیدی جای این شوق را گرفت. به جز عده ی اندکی، کسی به یاد او نبود. کوروش بسیار غمگین شد اما گفت: اشکالی ندارد. خوب آنها سرگرم کارهای روزمره ی خودشان هستند. فرشته تاسف خورد.

در راه میشنید که مردم چگونه یکدیگر را صدا میزنند: عبدالله! قاسم! …

- هرگز پیش از این چنین نام هایی نشنیده بودم!

فرشته گفت: این اسامی عربی هستند و پس از هجوم اعراب به ایران مرسوم شدند.

- اعراب؟!

- بله. تو آنها را نمیشناسی. آن موقع که تو بر سرزمین متمدن و پهناور ایران حکومت میکردی و حتی چندین قرن پس از آن، آنها از اقوام کاملا وحشی بودند.

کوروش برافروخت: یعنی میگویی وحشی ها به میهنم هجوم آورده و آن را تصرف کردند؟!پ س پادشاهان چه میکردند؟!

فرشته بسیار تاسف خورد.

سکوت مرگباری بین آنها حاکم شده بود. بعد از مدتی کوروش گفت: تو می دانی که من جز ایزد یکتا را نمی پرستیدم. مردم من اکنون پیرو آیینی الهی هستند؟

- در ظاهر بله!

کوروش خوشحال شد: خدای را سپاس! چه آیینی؟

- اسلام

- چگونه آیینی است؟

- نیک است

و کوروش بسیار شاد شد. اما بعد از چندین ساعت معنی در ظاهر بله را فهمید …

- نقشه فتوحات ایران را به من نشان می دهی؟ می خواهم بدانم میهنم چقدر وسیع شده.
وفرشته چنین کرد.

- همین؟!

کوروش باورش نمی شد. با نا باوری به نقشه می نگریست.

- پس بقیه اش کجاست؟ چرا این سرزمین از غرب و شرق و شمال و جنوب کوچک شده است؟!

و فرشته بسیار زیاد تاسف خورد.

- خیلی دلم گرفت ، هرگز انتظار چنین وضعی را نداشتم. میخواهم سفر کوتاهی به آنسوی مرزها داشته باشم و بگویم ایران من چه بوده شاید این سفر دردم را تسکین دهد.

فرشته چنین کرد، تازه به مقصد رسیده بودند که با مردی هم کلام شدند. پس از چند دقیقه مرد از کوروش پرسید: راستی شما از کجا می آیید؟ کوروش با لبخندی مغرورانه سرش را بالا گرفت و با افتخار گفت:

ایران!

لبخند مرد ناگهان محو شد و گفت : اوه خدای من، او یک تروریست متحجّر است!

عکس العمل آن مرد ابدا آن چیزی نبود که کوروش انتظار داشت. قلب کوروش شکست…

- مرا به آرامگاهم باز گردان.

فرشته بغض کرده بود: اما هنوز خیلی چیزها را نشانت نداده ام، وضعیت اقتصادی، فساد، پایمال کردن …

کوروش رو به آسمان کرد و گفت: خداوندا مرا ببخش که بیهوده بر خواسته ام پافشاری کردم، کاش همچنان در خواب و بی خبری به سر می بردم.

کوروش تو نخواب که ملتت در خواب است آرامـــگـهـت غـــرقــه بـه زیـــر آب اسـت
ایـنبار نـه بیــگانه که دشـمن ز خـود است صد ننـگ به ما کـه روح تو بی تاب است
__________________
امپراطور يونان به کوروش بزرگ گفت: ما براي شرف ميجنگيم شما براي پول. کوروش پاسخ داد:" هرکس براي نداشته هايش مي جنگد
فرزند کوروش بازدید : 215 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (0)
محمدرضا شاه در طول برگذار کردن جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران خطابه‌ای نیز در کنار آرامگاه ابدی کوروش بزرگ بنیانگذار حکومت هخامنشیان در پاسارگاد ایراد نمود . این خطابه که در تاریخ ۲۰ مهر ماه سال 2530شاهنشاهی از دهان شاهنشاه برای تمام جهان خوانده گشت به شرح زیر میباشد:

كورش !
شاه بزرگ،
شاه شاهان،
شاه هخامنشی،
شاه ایران زمین،
از جانب من، شاهنشاه ایران،
و از جانب ملت من،
بر تو درود باد.
در این لحظه پرشكوه تاریخ ایران، من و همه ایرانیان، همه فرزندان این شاهنشاهی كهن كه دوهزار و پانصد سال پیش بدست تو بنیاد نهاده شد، در برابر آرامگاه تو سر ستایش فرود می‌آوریم و خاطره فراموش نشدنی تو را پاس میداریم همه ما در این هنگام كه ایران نو با افتخارات كهن پیمانی تازه می‌بندد، ترا بنام قهرمان جاودان تاریخ ایران، به نام بنیانگذار كهنسال ترین شاهنشاهی جهان، به نام آزادی بخش بزرگ تاریخ، به نام فرزند شایسته بشریت، درود میفرستیم.
كوروش
ما امروز در برابر آرامگاه ابدی تو گرد آمده‌ایم تا بتو بگوئیم:
آسوده بخواب كه ما بیداریم،
و برای نگاهبانی میراث پرافتخار تو همواره بیدار خواهیم بود.
سوگند یاد میكنیم كه آن پرچمی را كه تو دوهزار و پانصد سال پیش برافراشتی همچنان افراشته و در اهتزاز نگاه خواهیم داشت.
سوگند یاد میكنیم كه بزرگی و سربلندی این سرزمین را بعنوان ودیعه‌ای مقدس كه گذشتگان ما به ما سپرده‌اند با اراده‌ای پولادین حفظ خواهیم كرد، و این كشور را سربلندتر و پیروزتر از همیشه به آیندگان خویش خواهیم سپرد.
سوگند یاد میكنیم كه سنت بشر دوستی و نیك اندیشی را كه تو اساس شاهنشاهی ایران قرار دادی، همواره پاس خواهیم داشت و همچنان برای مردم جهان پیام آور دوستی و حقیقت خواهیم بود.
در این بیست و پنج قرن، كشور تو و كشور من، شاهد سهمگین ترین حوادثی شد كه در تاریخ جهان برای ملتی روی داده‌است، و با اینهمه هرگز این ملت در برابر دشواریهای گران سر تسلیم فرود نیاورد.
در طول دوهزار و پانصد سال، هر وجب از خاك این مرز و بوم با خون دلیران و جانبازان ایران زمین آبیاری شد، تا ایران همچنان زنده و سربلند بماند، بسیار كسان بدین سرزمین روی آوردند تا آن را از پای در آورند، اما همه آنان رفتند و ایران بر جای ماند و در همه این مدت، علیرغم تیرگیها، این سرزمین فروغ جاودان همچنان تجلی گاه اخلاق و كانون ابدی اندیشه باقی ماند. اكنون ما در اینجا گرد آمده‌ایم تا با سربلندی به تو بگوئیم كه :
پس از گذشت بیست و پنج قرن، امروز نیز مانند دوران پر افتخار تو، نام ایران در سراسر گیتی با احترام و ستایش بسیار در آمیخته‌است.
امروز نیز همانند عصر تو، ایران در صحنة پر آشوب جهان پیام آور آزادگی و بشر دوستی و پاسدار والاترین آرمانهای انسانی است.
مشعلی كه تو بر افروختی و در طول دو هزار و پانصد سال هرگز در برابر تندبادهای حوادث خاموش نشد، امروز نیز فروزان تر و تابناك تر از همیشه در این سرزمین نورافشان است، و فروغ آن همچون دوران تو، از مرزهای ایران زمین بسیار فراتر رفته‌است.
كوروش
شاه بزرگ،
شاه شاهان،
آزادمرد آزادمردان و قهرمان تاریخ ایران و جهان،
آسوده بخواب، زیرا كه ما بیداریم و همواره بیدار خواهیم بود.
فرزند کوروش بازدید : 148 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (0)
دستهایی که کمک می کنند مقدس ترند از لبهایی که دعا می کنند
کوروش بزرگ
گه گاه در این دنیای آشفته و واریخته به گذشته ام سرک می کشم و با تکیه بر تاریخ کهن سرزمینم ،به پدیده بشریت و تأثیر گذار تاریخ ایران ، کورش بزرگ می اندیشم تا مرحمی باشد بر زخمهای نشسته بر دیواره های اندیشه ایم ، زخمهایی که سرمایه گران مایه من است و من را بر این می دارد تا اندیشه ام رابا روح انسانی بیامیزم و آنها را در خط انسانی به حرکت درآورم تا به اهدافم شکل بخشم.زمانی که از میهن پرستان ایران پرسیده می شود، در درازنای دالان تاریخ کهن ایران بدنبال کدامین واژه یا کدامین شخص و یا کدامین تجریه پراکنده شده در مکانهای متعدد سرزمینتان هستید پاسخ می دهند، ما همواره نام ماندنی چون کورش شاه شاهان را به صدا می کشیم، نامی که پیوسته برزبان دوستداران ایران زمین و ایرانیان جاری است و نامی که بر من نیز گرامی است و بزرگ، نامی که گذشته پرافتخار ایران را با تمامی ترانه های تلخ و شیرینش به تصویر می کشد.
من متمدنم چون کورش را دارم.
من ایرانیم چون کورش را دارم.
تمدن یعنی مدنیت و مدنیت به معنای شهرنشینی، ولی امروز نمی توان گفت آنانی که شهرنشین هستند از تمدن بهره گرفته اند و آنانیکه در سطح روستاها پراکنده اند بدور از تمدن هستند درحالیکه بجرأت میتوان گفت ایرانی از تمدنی خاص در جای جای سرزمینش برخوردار است .در آن روزگاران کورش با فروپاشی کلیشه های غلط اجتماعی و زیستی و از بین بردن برده داری و دگرگونی در ذهنهای انسانی ،با شناساندان ریشه های هویت ایرانی ، راه علمی رسیدن به آزادی ،دموکراسی و درنهایت تفکر فلسفی را نیز بجهانیان آن زمان آموخت و حقوق انسانها را در قالب منشوری به کلام کشید که امروزه متن آن بر سردر سازمان ملل متحد به چشم میخورد ، متنی که 2600 سال پیش از سوی پدیده بشریت ،کوروش عنوان شده است.کورش با تکیه بر عوامل و فاکتورهای علمی ،واریختگی را از جامعه ایرانی دورکرد و مسائل خطاگونه و ابتدایی را کنار زد و به مردم سرزمین خود آموخت که در چارچوب برنامه های مملکتی ، مذهب که یک فاکتور شخصی است و نشان از عقاید درونی و خصوصی انسانها د ارد نمی تواند و نباید در صحنه سیاست نقشی داشته باشد چرا که اداره هر کشوری نیاز به گردانندگان هوشمند ، آگاه و متخصص دارد تا رسالت ارزشهای بنیادی جامعه را در زمینه های گونه گون در قالب مسائل علمی بانجام رسانند.همانگونه که کورش در زمان خود در دنیای کج رفتاریها و بدکرداریهای انسانی ،زیستن را معنی داد و انسان بودن را به تصویر کشید، او به انسانها پیام داد :زیستن یعنی بکاربردن نیرو در راه اهداف انسانی و بعبارتی درست اندیشیدن ، سخن گفتن ، دوست داشتن و عشق ورزیدن بهم نوع در هر کسوتی و مقامی و مذهبی به این دلیل که منِ ایرانی کورش را دارم. من ایرانیم چون کورش را دارم مرا بر این داشت تا منی که از لحظه های تاریخ عبور کرده ام و زندگی را بگونه ای که باید باشد تجربه کرده ام بگویم که من نیز چون بسیاری از هم میهنانم از کورش آموخته ام که بعنوان یک ایرانی بایست راه آزادی را بدون تنهائی و در پرتو اندیشه های آزاد به همراه هم و در کنار هم و در فراز ونشیب های زندگی با تکیه به هم بپیمائیم و نگذاریم روابط انسانی در دنیای آشفته امروزین شکلی از روابط آدمکهای مصنوعی به خود گیرد که به هم نزدیک می شوند اما هرکدامشان با احساسی از ناامنی تنهایند.
من از پیامهای کورش، چون دیگر آزاداندیشان ،مبارزه با نابرابریهای اجتماعی را آموخته ام.
من از کورش آموخته ام که نباید شفافیت جان انسانی ترک بردارد و بشکند.
من از کورش آموخته ام ،باید نگهدار شئون اجتماعی ،ملی و قومی خود بود ودر احیای تبادل فرهنگی و گسترش فرهنگ گامهای مؤثر برداشت و بادلبستگی و آگاهی فرهنگ ملی خود را به نسل حاضروآینده دور از وطن بشناسانیم و آنان را با آرمانهای واقعی سرزمینشان آشنا سازیم.من از کورش آموخته ام که مقصد باید آزادی اندیشه و آزادی انسانها و در نهایت پیوستگی با مردم باشد. این است اندیشه والای کورش ایران زمین و من و توی ایرانی که کورش را داریم
نامش گرامی
روحش شاد
خانه ابدیش سرسبز و پر نور
فرزند کوروش بازدید : 213 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (0)
پس از فتح سارد، به مدت 5 سال کوروش به محکم کردن مرزهای شمالی خود پرداخت. از همان ابتدا آشکار بود مشکل شاهنشاه ایران، پادشاهان بزرگ و ثروتمند و شهرهای متمدن ومغرور رقیب نیستند. همچنانکه دیدیم ماد و لیدیا و ایونی به آسانی تسخیر شدند. بلکه مشکل، اقوام وحشی و بربر بودند. جنگ کوروش با این اقوام هیچ دستاوردی نداشت و او این را میدانست. آنها نه مردمانی بودند که کار و کشاورزی داشته و قادر به پرداخت مالیات باشند و نه فرهنگ و تمدنی داشتند که به سود امپراتوری باشد. تصرف ماد، پارسیان را دارای یک ارتش کلاسیک و منظم و دربار و دیوان کرد و تصرف لیدیا باعث شد تا در آینده پارسیان نیز بتوانند سکه ضرب کرده و تجارت را رونق بخشند. تسخیر ایونی نیز باعث تعاملات فرهنگی یونانیان آسیایی _ایونی ها_ با دیگران گشت و همین سبب یک رشد چشمگیر در همه شاخه های دانش و هنر و ادب گردید. ولی شکست دادن غارتگران قفقازی و وحشی های آسیای میانه چه دستاوردی میتوانست داشته باشد؟ اینجاست که با بعدی دیگر از روحیه بشر دوستانه کوروش مواجه میشویم. نخستین هدف کوروش از جنگ نفس گیر با اقوام بربر شمالی، حفظ امنیت شهروندان مرزنشین کشور بود. پیش از این، مردم به ویژه در شمال شرق، شبانه روز منتظر حمله اقوام گرسنه غارتگر بودند. شاهنشاه امنیت مردم را متعهد شده بود و این باعث میشد که شبانه روز در راه آن تلاش کند. هدف دیگر کوروش مصلحت خود اقوام وحشی و بیابانگرد بود. کوروش پس از شکست دادن آنها، تلاش میکرد تا به صلح و دوستی دست یافته و به آنها کمک کند تا متمدن شوند. در تاریخ داریم که یکی از اقوام وحشی دست به حمله به یکی از شهرهای ایران زد و کوروش به آسانی آنها را شکست داده و اسیرشان کرد. سپس به آنها گفت : چرا میجنگید؟ آیا نمیدانید که پیروزی از آن شما نخواهد بود؟ من شما را آزاد میکنم. بروید و یا دیگر نجنگید و یا اگر خواستید دوباره به ما حمله کنید، با خود سلاح و ابزارآلات جنگی بیاورید که اینگونه حقیر نگردید. آنها گفتند که ما چاره جز جنگ نداریم و برای زنده ماندن باید دیگران را غارت کنیم، چون کار دیگری را نمیشناسیم. کوروش درباره کشاورزی سخن گفت و آنها گفتند که زمینی که مناسب آن باشد را ندارند. پس کوروش به آنها قول داد که به آنها زمین بدهد و سپس آنها را آزاد کرد. پس شاهنشاه نامه ای به شاه ارمنستان نوشت و از اوخواست که به میزان بسنده به این قوم زمین بدهد و در عوض از آنها مالیات سالیانه بگیرد. شاه ارمنستان هم این خواسته را انجام داد. چراکه گرفتن مالیات بیشتر به سود او بود. کار دیگر کوروش برای متمدن کردن اقوام وحشی، ساختن شهر برای آنها بود. چراکه به شکل طبیعی چند سده زمان میبرد تا یک قوم از مرحله کوچ نشینی به روستانشینی و سپس شهرنشینی درآید. و اگر قوم متمدنی این کار را برای آنها انجام میداد، این جهش انجام میگرفت. از این رو بیننده بودیم که شاهنشاه به ساخت چندین شهر پرداخت. دست کم یک شهر به نام کوروش در کرانه رود آمودریا و شهر دیگری در قفقاز، به نام کورا کوروش_ یافت شده است. به اینها باید شهرساز یهای او در درون ایران را نیز افزود. در همین زمان چه بسا یک سد در قفقاز به دست کوروش بنابر درخواست مردم آن سامان برای امنیتشان در برابر اقوام وحشی قفقازی، ساخته میشود. سدی که بقایای آن امروزه در منطق های به نام تنگه داریال در قفقاز وجود دارد. در اسناد ارمنی از این سد به بهاگ گورایی یاده شده که معنی تنگه کوروش میدهد. در نزدیکی این سد، رودی است که به آن سائرِس _سیروس_ می گویند که باز ردپایی از کوروش دارد.
فرزند کوروش بازدید : 337 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (1)
رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تأكيد كرد: آنچه درباره‌ي وجود جسد كوروش در زير آرامگاه او در پاسارگاد مطرح كردم، فقط يك پيشنهاد تحقيقاتي است كه بايد تصويب شود و من اين موضوع را فقط در حد يك احتمال بيان كردم.
احمد خوشنويس مطالبي را درباره‌ي احتمال وجود جسد موميايي‌شده‌ي كوروش در زير آرامگاه او و لزوم بررسي اين فرضيه براي اثبات يا رد آن مطرح كرده بود، در اين‌باره توضيح‌هاي بيش‌تري داد.
او در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا بيان كرد: من در اين‌باره يك پروپوزال (پيشنهاد) تحقيقاتي را مي‌خواهم ارائه كنم كه اين پيشنهاد ابتدا بايد تصويب شود و اگر تصويب شود، بدون اين‌كه دست به چيزي بزنيم، به همان روشي كه در گفت‌وگوي پيشين توضيح دادم، بررسي و شناسايي را انجام خواهم داد.
خوشنويس گفت: براساس گفت‌وگوي پيشين، خوانندگان به اشتباه برداشت نكنند كه من به قطع و يقين گفته‌ام زير ‌بناي آرامگاه، مقبره‌ي اصلي كوروش وجود دارد. من فقط به‌عنوان يك محقق در زمينه‌ي مرمت و معماري ايران، دغدغه‌ي اين را داشتم كه اگر كوروش يك مقبره‌ي سردابي زير اين بنا داشته باشد، بايد به آن توجه كنيم. براي اين‌كه اين فرضيه را اثبات يا نفي كنيم، با فرستادن صوت يا امواج، بررسي‌هاي ژئوفيزيك را مي‌توانيم انجام دهيم.
او ادامه داد: وقتي بحثي درباره‌ي بناي پاسارگاد مطرح مي‌شود، اين پرسش نيز پيش مي‌آيد كه كوروش در كجاي اين مقبره دفن شده است. در حالي كه تا كنون فرضيه‌اي كه در اين‌باره به اثبات رسيده باشد، وجود ندارد و هيچ كسي به قطعيت نمي‌تواند بگويد كوروش در كدام بخش مدفون بوده است و همه، احتمال‌ها را مطرح مي‌كنند. من هم يكي از اين گروه‌ها هستم، با اين فرض كه ممكن است، آرامگاه كوروش مانند مقبره‌هاي مصطبه‌يي مصري بنا شده باشد و احتمال اين‌كه مقبره‌ي اصلي كوروش زير آن باشد، وجود دارد.
رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بيان كرد: درباره‌ي كوروش چهار نظريه‌ي مختلف مطرح است؛ نخست اين‌كه كوروش، شخصيت تاريخي واقعي ندارد. دوم اين‌كه بدن كوروش مثله شده و چيزي از جسد او به‌دست ايرانيان نرسيده است. سوم اين‌كه جسد كوروش بدون سر به‌دست اقوام ايراني افتاده است و آخرين فرضيه به كشته شدن كوروش پس از مجروحيت و سه روز در بستر ماندن مربوط مي‌شود كه البته هيچ‌كدام از اين فرضيه‌ها با قطع و يقين مطرح نيستند.
او درباره‌ي موميايي بودن جسد كوروش نيز توضيح داد: در اين راستا من فرضيه‌اي را مطرح كردم مبني‌ بر اين‌كه وقتي در شمال شرق ايران كوروش به‌دست قوم «سكاها» كشته شد، به‌دليل فاصله‌ي زياد تا پاسارگاد و نبودن وسايل سريع نقل و انتقال، ممكن است براي جلوگيري از متلاشي شدن، جسد كوروش را موميايي كرده باشند. البته اين موميايي به معني آنچه در مصر انجام مي‌شد، نيست و اين نيز فقط يك فرضيه است.
خوشنويس در پايان با اشاره به بازتاب‌هاي متفاوت خبر منتشرشده و اين‌كه خود او نيز متعجب شده است، افزود: آن‌قدر اثبات اين مطلب مي‌تواند شيرين باشد كه شايد اين حساسيت‌ها نيز به همين دليل به‌وجود آمده باشند.

او با اشاره به اين‌كه من در وهله‌ي نخست از گروهي كه در تخت جمشيد هستند و فعاليت مي‌كنند، حمايت مي‌كنم، اظهار كرد: براي شهر استخر (در مجموعه‌ي تخت جمشيد) برنامه‌ي كاوش داريم. با ايتاليايي‌ها صحبت كرده‌ام و اميدوارم شهر استخر را به‌عنوان يك مجموعه‌ي جديد در يكي دو سال آينده به مردم ايران تقديم كنم.

او در اين‌باره توضيح داد: معتقدم مقبره‌ي كوروش يك نوع مقبره‌ي مصطبه‌يي (پله‌پله‌يي) مصري است. در اين نوع از آرامگاه‌ها، يك آرامگاه كاذب وجود دارد كه داخل آن چيزي نيست؛ اما اصل مقبره در سردابي زير زمين واقع شده است. هم‌چنين وصيت‌نامه‌اي كه از كوروش نقل شده، مبني بر اين‌كه از همراهانش مي‌خواهد او را در خاك ايران دفن كنند، اين فرضيه را قوي‌تر مي‌كند و نشان مي‌دهد كه كوروش نمي‌توانسته در ساختماني كه دور‌ آن سنگ است، قرار گرفته باشد. در واقع، چيزي شبيه همان مقبره‌ي مصطبه‌يي بايد زير زمين وجود داشته باشد.

وي ياد‌آوري كرد: علاوه بر اين، شيب قسمت فوقاني مقبره‌ي كوروش، كپي از نوع مقبره‌سازي‌هاي ايران در زمان‌هاي گذشته است. به اين ترتيب كه آريايي‌ها در طول مهاجرت خود از كنار درياي مازندران به سمت پايين، مقبره‌ها را به‌صورت خرپشته‌يي (با تكيه‌ي دو سنگ به هم) مي‌ساختند كه مانند همين مدل بالاي مقبره‌ي كوروش وجود دارد.

او با بيان اين‌كه يك فرضيه مي‌گويد آرامگاه كوروش يك مقبره‌ي كاذب دارد كه داخل آن چيزي نيست و مقبره‌ي اصلي ممكن است زير زمين باشد، گفت: يك فرضيه‌ي ديگري نيز وجود دارد و آن اين است كه اگر كوروش به دست قوم «هون» كشته شده باشد و قرار بوده است، جسد او از منطقه‌اي بسيار دور به پاسارگاد برسد، حتما پوسيده مي‌شد. بنابراين احتمال اين‌كه اين بدن موميايي شده و مانند پادشاه‌هاي مصري زير سردابي قرار گرفته باشد، وجود دارد.

خوشنويس ادامه داد: با تمام اين توضيح‌ها تصور مي‌كنم اگر احيانا جسدي از كوروش وجود داشته باشد، ممكن است در سردابه‌اي زير اين مقبره و حدود 35 متري عمق زمين باشد كه اين را بايد با دستگاه‌هاي فني يا صوت شناسايي كرد. اگر چنين چيزي وجود داشته باشد، معتقدم به‌عنوان يك ايراني و يك حافظ ميراث فرهنگي بايد نسبت به حفظ آن اقدام كنيم و پيش از اين‌كه نگران رطوبت‌كشي سقف و سنگ‌هاي بيرون آرامگاه باشيم، بايد از وجود چنين مجموعه‌اي در زير آن مطمئن شويم.

وي تأكيد كرد: تلاش مي‌كنم، پيش از كاوش با كمك متخصصان از وسايل فني براي شناسايي چنين مجموعه‌اي استفاده كنيم.

او در پاسخ به اين‌كه براساس گفته‌هاي شما، آيا قبول داريد به‌دليل وجود سد سيوند ممكن است رطوبت در اين محل به آرامگاه كوروش آسيب برساند؟ گفت: چرا نه؟ ممكن است. ما بايد از آثار تاريخي در برابر تمام عناصر فرسايشي مانند آلودگي‌هاي كارخانه و صوت ناشي از شكست معادن يا گذر ريل قطار حفاظت كنيم. البته درباره‌ي رطوبت هنوز چيزي ديده نشده و گزارش خاصي ارائه نشده است.

رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در پايان اضافه كرد: در دوره‌اي كه قوم پارس در پاسارگاد استقرار داشت، اين منطقه سرسبز بود و تمام باغ پاسارگاد و باغي كه روبه‌روي كاخ كوروش بود نيز سرسبز و مصفا بود. اگر روزي بخواهيم آنچه را كه در پاسارگاد بوده، براي مردم تصوير و باغ تاريخي آن را احيا كنيم، اين رطوبت به‌عنوان مشكل نخواهد بود، زيرا مشكل اساسي ما اين است كه چطور با اين رطوبت‌ها مراقب ساختمان‌ها باشيم.
فرزند کوروش بازدید : 212 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (0)
اگر هخامنش به فراموشی سپرده شود ، گناه ماست که به فرزندانمان نیاموختیمش *

*مگر هزارها چیز دیگرکه به فرزندانمان می آموزیم ، در کتاب های درسی آمده اند؟؟؟ *



*پس گناه خودمان را گردن دیگری میاندازیم *


*خود ما چقدر آگاهی داریم؟ چقدر از پیشینه و تاریخمان اطلاع داریم *



آیا میدانید : حذف بخش هخامنش از کتاب درسی تاریخ به تصویب رسید؟


آیا میدانید : فرزندان ما دیگر حتی اسم کوروش کبیر را نمیشناسند؟


آیا میدانید : 29 اکتبر روز جهانی کوروش کبیر است و این روز فقط در تقویم ایران نیست؟


آیا میدانید : چند سال دیگر ، با نابودی کامل تخت جمشید باید سپاسگذار کشورهایی چون فرانسه باشیم که چندی از تخت جمشید را در موزه های خود حفظ کردند


*آیا میدانید ؟*


*ـ آیا میدانید:** اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت ۴۰سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.


ـ آیا میدانید : کمبوجیه فرزند کورش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ۲۵۰ هزار سرباز ایرانی در روز ۴۲ از آغاز بهار ۵۲۵ قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.


**ـ آیا میدانید :** داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار ۵۲۰قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت ۲ نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد


**ـ آیا میدانید :** داریوش کبیر طرح تعلیمات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت . *


**ـ آیا میدانید :** داریوش در پایئز و زمستان ۵۱۸ - ۵۱۹ قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغذ آورد


**ـ آیا میدانید :** **داریوش بعد از تصرف بابل ۲۵ هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد **


ـ آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت


**ـ آیا میدانید :** اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس ۳سال طول کشید و کل ساخت کاخ ۸۰سال به طول انجامید **


**ـ آیا میدانید :** داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده ۲۵هزار کارگر به صورت ۱۰ ساعت در تابستان و ۸ ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر ۵ روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه ۲۵۰ گرم گوشت همراه با روغن -کره - عسل و پنیر میداده است و هر ۱۰ روز یکبار استراحت داشتند


**ـ آیا میدانید :** داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است


**ـ آیا میدانید :** تقویم کنونی ( ماه ۳۰ روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای ۵ عید مذهبی و ۳۱ روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است


**ـ آیا میدانید :** داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند


**ـ آیا میدانید :** داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب -سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد


**ـ آیا میدانید :** اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد


**ـ آیا میدانید :** داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد *


**ـ آیا میدانید :** فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد
 
فرزند کوروش بازدید : 493 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (0)
لشکر ایران آماده جنگ شده و سواران پا بر رکاب اسب ، کورش پادشاه ایران از نزدیکان خداحافظی کرده و قصد راهبری سپاه ایران را داشت . یکی از نزدیکان خبر آورد همسر سربازی چهار فرزند بدنیا آورده ، فروانروای ایران خندید و گفت این خبر خوش پیش از حرکت سپاه ایران بسیار روحیه بخش و خوش یومن است . دستور داد پدر کودکان لباس رزم از تن بدر آورده به خانه اش برود پدر اشک ریزان خواهان همراهی فرمانروای ایران بود . فرمانروا با خنده به او گفت نگهداری و پرورش آن چهار کودک از جنگ هم سخت تر است . می گویند وقتی سپاه پیروز ایران از جنگ باز گشت کورش تنها سوغاتی را که با خود به همراه آورده بود چهار لباس زیبا برای فرزندان آن سرباز بود . این داستان نشان می دهد کورش پادشاه ایران ، دلی سرشار از مهر در سینه داشت. ارد بزرگ فیلسوف کشورمان می گوید : فرمانروای مردمدار ، مهر خویش را از کسی دریغ نمی کند .
می گویند سالها بعد آن چهار کودک سربازان رشیدی شدند ، آنها نخستین سربازان سپاه ایران بودند که از دیوارهای آتن گذشته و وارد پایتخت یونان شدند . نکته جالب آن است که یکی از آن چهار کودک دختر بود و نامش پارمیس که از نام دختر ارشد کورش بزرگ اقتباس شده بود .
فرزند کوروش بازدید : 226 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (1)
دستور دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزای بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد
خداوندا دستانم خالیست و دلم غرق در آرزو ها
یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزو های دست نیافتنی خالی کن
فرزند کوروش بازدید : 7605 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (1)
آرام بخواب کوروش!
دشمنان فرزند نمایت
تشنگی خاک به معرفت را
در آب غرق خواهند کرد
آوازه ات اگر چه بلند
و فرامین ات اگر چه جهانی
اندیشه هایت اگر چه انسانی
اما خصم بداندیش ات
حتی به سهم ناچیز تو
از دنیای خاکی هم رحم نمی کند
آرام بخواب کوروش!
اگر دو هزار و پانصد سال
آسمان آبی
به تماشای مقبره ات می بالید
از این پس
آبی آب، تو را در آغوش خواهد کشید
آرام بخواب کوروش!
اگر روزی دختران و زنانت را
با حقارت و اسارت
در بیابانهای خشک و سوزان
به نمایش میگذاشتند
امروز نیز آن تاریخ
در بیابانهای زرق و برق گرفته
تکرار میشود
آرام بخواب کوروش!
اگر روزی بیگانگان
خاکت را به توبره میکشیدند
امروز سفیران غم و نکبت
خود این کار را میکنند…
چه سر گذشت غم انگیزیست کوروش!
فرزندان بی انصافت
مهربانی تو را کجا جا گذاشته اند؟
گویا فراموش کردن
ندای جهانی صلح تو
برای فرزندانت
آسانتر از گردن نهادن
فرزند کوروش بازدید : 221 پنجشنبه 30 تیر 1390 نظرات (2)
دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید. آنچه جذاب است سهولت نيست، دشواري هم نيست، بلکه دشواري رسيدن به سهولت است .

وقتي توبيخ را با تمجيد پايان مي دهيد، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر مي کنند، نه رفتار و عملکرد شما

سخت کوشي هرگز کسي را نکشته است، نگراني از آن است که انسان را از بين مي برد اگر همان کاري را انجام دهيد که هميشه انجام مي داديد، همان نتيجه اي را مي گيريد که هميشه مي گرفتيد . افراد موفق کارهاي متفاوت انجام نمي دهند، بلکه کارها را بگونه اي متفاوت انجام مي دهند. پيش از آنکه پاسخي بدهي با يک نفر مشورت کن ولي پيش از آنکه تصميم بگيري با چند نفر.

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطي که آن را به کارهاي کوچکتر تقسيم کنيم . کارتان را آغاز کنيد، توانايي انجامش بدنبال مي آيد . انسان همان مي شود که اغلب به آن فکر مي کند . همواره بياد داشته باشيد آخرين کليد باقيمانده، شايد بازگشاينده قفل در باشد.کوروش کبیر

تنها راهي که به شکست مي انجامد، تلاش نکردن است . دشوارترين قدم، همان قدم اول است . عمر شما از زماني شروع مي شود که اختيار سرنوشت خويش را در دست مي گيريد .کوروش کبیر

آفتاب به گياهي حرارت مي دهد که سر از خاک بيرون آورده باشد . وقتي زندگي چيز زيادي به شما نمي دهد، بخاطر اين است که شما چيز زيادي از آن نخواسته ايد .

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است

تعداد صفحات : 13

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 129
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 90
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 118
  • بازدید ماه : 203
  • بازدید سال : 1,606
  • بازدید کلی : 55,036