loading...
دریای همیشه پارس
فرزند کوروش بازدید : 196 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه سيستم اگو يا فاضلاب را جهت تخليه آب شهري به بيرون از شهر اختراع كرد ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه اسب را به جهان هديه كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه حيوانات خانگي را تربيت كردند و جهت بهره مندي از آنان استفاده كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه مس را كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه آتش را در جهان كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه ذوب فلزات را آغاز كردند ايرانيان بودند در شهر سيلك در اطراف كاشان .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه كشاورزي را جهت كاشت و برداشت كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه نخ را كشف كردند و موفق به ريسيدن آن شدند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه سكه را در جهان ضرب كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه عطر را براي خوشبو شدن بدن ساختند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه كشتي يا زورق را ساختند ايرانيان بودند به فرمان يكي از پادشاهان زن ايراني.


آيا ميدانيد : اولين ارتش سواره نظام در دنيا توسط سام ايراني اختراع شد با 115 سرباز .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پيش در جنوب ايران ، ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه شيشه را كشف كردند و از آن براي منازل استفاده كردند ايراينان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه زغال سنگ را كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه مقياس سنجش اجسام را كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه به كرويت زمين پي بردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه قاره آمريكا را كشف كردند ايراينان بودند و كريستف كلب و واسكودوگاما بر اثر خواندن كتابهاي ايراني كه در كتابخانه واتيكان بوده به فكر قاره پيمايي افتادند .


آيا ميدانيد : كلمه شاهراه از راهي كه كورش كبير بين سارد پايتخت كارون و پاسارگاد احداث كرد گرفته شده است .


آيا ميدانيد : كورش كبير در شوروي سابق شهري ساخت به نام كورپوليس كه خ*** امروزي نام دارد .


آيا ميدانيد : كورش پس از فتح بابل به معبد مردوك رفت و براي ابراز محبت به بابلي ها به خداي آنان احترام گذاشت و در همان معبد كه بيش از 1000 متر بلندي داشت براي اثبات حسن نيت خود به آنان تاج گذاري كرد .


آيا ميدانيد : اولين هنرستان فني و حرفه اي در ايران توسط كورش كبير در شوش جهت تعليم فن و هنر ساخته شد .


آيا ميدانيد : ديوار چين با بهره گيري از ديواري كه كورش در شمال ايران در سال 544 قبل از ميلاد براي جلوگيري از تهاجم اقوام شمالي ساخت ، ساخته شد .


آيا ميدانيد : اولين سيستم استخدام دولتي به صورت لشگري و كشوري به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگي و گرفتن مستمري دائم را كورش كبير در ايران پايه گذاري كرد .


آيا ميدانيد : كمبوجبه فرزند كورش بدليل كشته شدن 12 ايراني در مصر و اينكه فرعون مصر به جاي عذر خواهي از ايرانيان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ايراني در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از ميلاد به مصر حمله كرد و كل مصر را تصرف كرد و بدليل آمدن قحطي در مصر مقداري بسيار زيادي غله وارد مصر كرد . اكنون در مصر يك نقاشي ديواري وجود دارد كه كمبوجيه را در حال احترام به خدايان مصر نشان ميدهد . او به هيچ وجه دين ايران را به آنان تحميل نكرد و بي احترامي به آنان ننمود .


آيا ميدانيد : داريوش كبير با شور و مشورت تمام بزرگان ايالتهاي ايران كه در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهي برگزيده شد و در بهار 520 قبل از ميلاد تاج شاهنشاهي ايران رابر سر تهاد و براي همين مناسبت 2 نوع سكه طرح دار با نام داريك ( طلا ) و سيكو ( نقره ) را در اختيار مردم قرار داد كه بعدها رايج ترين پولهاي جهان شد .


آيا ميدانيد : داريوش كبير طرح تعلميات عمومي و سوادآموزي را اجباري و به صورت كاملا رايگان بنيان گذاشت كه به موجب آن همه مردم مي بايست خواندن و نوشتن بدانند كه به همين مناسبت خط آرامي يا فنيقي را جايگزين خط ميخي كرد كه بعدها خط پهلوي نام گرفت . ( داريوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود مي انديشيد . )


آيا ميدانيد : داريوش در پايئز و زمستان 518 - 519 قبل از ميلاد نقشه ساخت پرسپوليس را طراحي كرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با كمك چندين تن از معماران مصري بروي كاغد آورد .


آيا ميدانيد : داريوش بعد از تصرف بابل 25 هزار يهودي برده را كه در آن شهر بر زير يوق بردگي شاه بابل بودند آزاد كرد ..


آيا ميدانيد : داريوش در سال دهم پادشاهي خود شاهراه بزرگ كورش را به اتمام رساند و جاده سراسري آسيا را احداث كرد كه از خراسان به مغرب چين ميرفت كه بعدها جاده ابريشم نام گرفت .


آيا ميدانيد : اولين بار پرسپوليس به دستور داريوش كبير به صورت ماكت ساخته شد تا از بزرگترين كاخ آسيا شبيه سازي شده باشد كه فقط ماكت كاخ پرسپوليس 3 سال طول كشيد و كل ساخت كاخ ?? سال به طول انجاميد .


آيا ميدانيد : داريوش براي ساخت كاخ پرسپوليس كه نمايشگاه هنر آسيا بوده 25 هزار كارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به كار گماشته بود و به هر استادكار هر 5 روز يكبار يك سكه طلا ( داريك ) مي داده و به هر خانواده از كارگران به غير از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - كره - عسل و پنير ميداده است و هر 10 روز يكبار استراحت داشتند .


آيا ميدانيد : داريوش در هر سال براي ساخت كاخ به كارگران بيش از نيم ميليون طلا مزد مي داده است كه به گفته مورخان گران ترين كاخ دنيا محسوب ميشده . اين در حالي است كه در همان زمان در مصر كارگران به بيگاري مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد كه با شلاق نيز همراه بوده است .


آيا ميدانيد : تقويم كنوني ( ماه 30 روز ) به دستور داريوش پايه گذاري شد و او هياتي را براي اصلاح تقويم ايران به رياست دانشمند بابلي "دني تون" بسيج كرده بود . بر طبق تقويم جديد داريوش روز اول و پانزدهم ماه تعطيل بوده و در طول سال داراي 5 عيد مذهبي و 31 روز تعطيلي رسمي كه يكي از آنها نوروز و ديگري سوگ سياوش بوده است .


آيا ميدانيد : داريوش پادگان و نظام وظيفه را در ايران پايه گزاري كرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزير بايد به خدمت بروند و تعليمات نظامي ببينند تا بتوانند از سرزمين پارس دفاع كنند .


آيا ميدانيد : داريوش براي اولين بار در ايران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاك -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنيان نهاد .


آيا ميدانيد : اولين راه شوسه و زير سازي شده در جهان توسط داريوش ساخته شد .


آيا ميدانيد : داريوش براي جلوگيري از قحطي آب در هندوستان كه جزوي از امپراطوري ايران بوده سدي عظيم بروي رود سند بنا نهاد .


آيا ميدانيد : فيثاغورث كه بدلايل مذهبي از كشور خود گريخته بود و به ايران پناه آورده بود توسط داريوش كبير داراي يك زندگي خوب همراه با مستمري دائم شد ..


آيا ميدانيد : در طول سلطنت داريوش كبير 242 حكمران بر عليه او شورش كرده بودند و او پادشاهي بوده كه با 242 مورد شورش مقابله كرد و همه را بر جاي خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ايران بسط داد . او در سال آخر پادشاهي به اندازه 10 ميليون ليره انگلستان ذخيره مالي در خزانه دولتي بر جاي گذاشت .


*** داريوش در سال 521 قبل از ميلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پايين اجتماع خشنود نيستم .. ***
فرزند کوروش بازدید : 179 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
خورشید هنوز در پشت کوههای باختر فرو نرفته بود که کورش پادشاه ایران دستور داد سپاه در نزدیکی شهر ایلام اردو بزند همه سرخوش از پیروزی خود بر بابل بودند .
در آن هنگامه پیر زن و پسر جوانی به اردوگاه آمده و نزد پادشاه ایران از کارمند مالیات شهرشان شکایت نمودند . پس از تحقیق معلوم شد آن کارمند هر ساله بیش از آنچه دولت در نظر گرفته از مردم خراج می ستاند .
آن شب کورش پادشاه ایران در همان اردوگاه سرپرست خزانه دارای و مالیات فرمانروایی را از کار برکنار نموده و کس دیگری را به کار گمارد .
اندیشمند کشورمان ارد بزرگ می گوید : ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است . و هم او در جایی دیگر می گوید : فرمانروا در برکناری کارمند نابکار زمانی را نباید از دست دهد چون سیاهی کار بزهکار در دید مردم خیلی زود دامن او را نیز خواهد گرفت .
گفته می شود که پس از برکناری مدیر خزانه داری سه نفر از سرپرستان و اشراف کشور نزد فرمانروای ایران آمده تا پادشاه ایران را از تصمیمی که گرفته است باز دارند . کورش هخامنشی نه تنها از رای خود بر نگشت بلکه آن سه تن را هم از کار برکنار نمود و گفت : اگر تخم بدکاری از خاک ایران کنده نشود آرامشی نخواهیم داشت.
فرزند کوروش بازدید : 203 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
شبی بازرگانان شیراز میهمان یعقوب لیث صفار پادشاه ایران بودند . بازرگانی با نیش خند گفت مردم بدنبال بیچارگی هستند آن ها نام شما را هر روز هزار بار بر زبان می آورند چون می پندارند شما دشمن خلیفه هستید . حال آنکه ما از داد و ستد با دربار خلیفه سود کلانی می بریم . یعقوب بدو گفت مردم نیک می گویند من هم همان می کنم که می گویند . بازرگان به آرامی گفت ولی قربان مردم سود و زیان خویش را نمی دانند . یعقوب گفت مردم به من می گویند چه کنم نه سود و زیان آنها . من سرباز مردم هستم و دست خلیفه را از ایران کوتاه کرده و می کنم . همراه بودن نظر یعقوب با دیدگاه مردم مرا به یاد این جمله اندیشمندانه ارد بزرگ می اندازد که : خواست فرمانروا باید هم آهنگ با مردم باشد پیشداری او به نابودی اش می انجامد .
یعقوب لیث صفار آزاد مردی بود که به ندای مردمش گوش فرا داد و آنها را در راه آزادی از چنگال خلیفه بغداد رهبری کرد . برای همین در تمام زمان ها محبوب ایرانیان است
فرزند کوروش بازدید : 161 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
فره ورتیش دومین پادشاه ایران از دودمان مادها و فرزند دیاکو بود . بامدادان بر دیوار دژ کاخ فراز آمده به خانه های مردم هگمتانه می نگریست هنوز بسیاری در بستر خویش آرمیده و زندگی در شهر جریان نیافته بود فرمانروا به لب دیوار دژ آمده و به پایین نگریست در پای دیوار زنی را دید که بر خاک های پای دژ خوابیده است به دیده بان نزدیک خویش گفت این زن در اینجا چه می کند و کی به اینجا آمده ؟
دیده بان گفت بسیاری از شبها زنهای تنها در پای دژ می خوابند چون اینجا امنیت هست و کسی آنها را آزار نمی دهد . فرمانروا گفت مگر آنها زندگی ندارند . نگهبان گفت بسیاری از آنها بیوه اند و یا سرپرستی ندارند همسرانشان یا در جنگ کشته شده اند و یا بیماری جانشان را گرفته .
فره ورتیش رایزن پیرش را خواست و جریان را برایش باز گو نمود . و به او گفت قدرت فرمانروا تنها در ایجاد امنیت در مرز ها نیست مردم هم باید امنیت جانی و همینطور ادامه زندگی داشته باشند .
دستور داد چهارصد اسب از داشته های فرمانروایی را فروختند و با آن ساختمانی در کنار کاخ خویش بنا نمود برای زنان و مردان تنها و دردمند . روزی سه وعده غذا به آنها داده می شد . بی پناهان را پس از نگهداری تشویق به زندگی و فعالیت های شرافتمندانه می کردند.
ارد بزرگ اندیشمند و متفکر برجسته کشورمان می گوید: آزادگان تهی دستی را ننگ می دانند و نه تهی دستان را.
پادشاه ایران فره ورتیش دستور داد در تمام شهرهای ایران چنین ساختمانهایی ساخته شود . و یکی از هنجارهای اصلی این برج ها این بود که نام و نشانی از آمدگان نمی پرسیدند.
فرزند کوروش بازدید : 166 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
تمیستوکل پادشاه یونان در آرزوی کاخی به زیبایی تخت جمشید بود یکی سرداران خویش که زبان ایرانیان را می دانست فرا خواند و به او گفت شنیده ام سنگ تراشی بنام مازیار و شاگردش بانو گلدیس پرسپولیس را همچون جواهرات تراش داده اند آنهم به گونه ایی که پیک های سرزمینهای دیگر از این همه زیبایی در شگفت شده اند به ایران رو و به هر گونه که امکان دارد این دو را به یونان بیاور می خواهم آنها پرسپولیس زیباتری در آتن بسازند . آن فرمانده یونانی با چند سرباز دیگر با تن پوشی ایرانی به سرزمین ما آمده و پس از چندی با دو هنرمند ایرانی بازگشت . در حالی که دست های آنها بسته ، رویشان زرد و بسیار نحیف و لاغر شده بودند . تمیستوکل دستور داد دست های آنها را باز کنند و به آنها گفت می خواهم هنرمندان یونانی را آموزش دهید و با کمک آنها کاخی باشکوه تر از پرسپولیس برایم بسازید .
مازیار سالخورده گفت نقشی که بر دیوارهای تخت جمشید می تراشیم همه عشق است ما نمی توانیم خواسته شما را انجام دهیم پادشاه یونان تمیستوکل برافروخت و آن دو را به زندان افکند . مازیار و بانو گلدیس یک سال در بدترین شرایط ***جه شدند اما برای اجنبی خدمتی نکردند تا اینکه خشایارشاه پس از شکست دادن یونان و فتح آتن آن دو هنرمند دلیر و میهن پرست ایرانزمین را آزاد و به همراه خود به ایران بازگرداند و به هر دوی آنها هدیه های ارزشمندی داد .
آن هنرمندان نسبت به سرزمین خویش وفادار بودند چرا که پی به قدرت هنر برده بودند به سخن ارد بزرگ اندیشمند برجسته ایرانزمین : در بلند هنگام هیچ نیرویی نمی تواند در برابر فرهنگ و هنر ایستادگی کند .
مازیار و بانو گلدیس مایه فر و شکوه سرزمین ما هستند و از این روست که این نخستین نام های تاریخ هنر ایران بسیار دوست داشتنی هستند .
پادشاه ایران خشایارشا پس از بازگشت از آتن در تخت جمشید نوشت : داریوش را پسران دیگری بودند٬ ولی چنان که اهورامزدا را کام بود٬ داریوش٬ پدر من٬ پس از خود٬ مرا بزرگ.ترین کرد. هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت٬ به خواست اهورامزدا من بر جای.گاه پدر شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم٬ بسیار ساختمان.های والا ساختم. آن چه را که به دست پدرم ساخته شده بود٬ من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم. آن چه را که من ساختم و آن چه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم.
فرزند کوروش بازدید : 169 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
بر روی شمشیر فرهاد دوم ( پادشاه ایران از دودمان اشکانیان ) این جمله از بانو ورتا بود : تنها برای نگهبانی از ایران و مردم سرزمین بجنگ . یکی از مغ های پیر زرتشتی به پادشاه ایران گفت چرا این سخن بر روی شمشیر است ؟ پند بزرگان باید در اندیشه و دل ما باشد نه بر دست ساخته های ما . فرهاد دوم نگاهی به شمشیر نمود و گفت این جمله را هر بار می بینم به من می گوید راه درست چه و کجاست و بدین گونه در بیداد زمانه گم نمی شوم . در این باره ارد بزرگ اندیشمند برجسته ایرانی می گوید : یادآوری آرمانها ، از بیراهه روی بازمان می دارد.
آن مغ خود از یاد برده بود که چرا آتش در آتشکده همیشه روشن است . آیا جز برای یادآوری اندیشه های آنان است ؟!
فرزند کوروش بازدید : 207 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
آیوت ها ثروتمندترین خاندان بازرگان دودمان اشکانیان بودند آنها در مدت 470سال کالاهای مورد نیاز مردم خاور و باختر جهان را فراهم و برایشان می فرستادند . آیوت یکم در جوانی پس از کمی تجارت برای بازرگانان خورده پا تصمیم گرفت خود این راه را ادامه دهد و تبدیل به بزرگترین بازرگان ایران گردد روزی که نخستین سفر بازرگانی خویش را در پیش داشت مردی میانسال پیش او آمد و گفت من بازرگانم همان جایی می روم که شما در پی آنید . آیا می خواهید همراه با هم این راه را برویم ؟
آیوت گفت هدف شما از سفر چیست ؟
آن مرد گفت : هم اکنون می خواهم بازرگانی کنم . شاید در بین راه و یا در آن شهر که می رویم کار پر درآمدتری یافتم . هدف من این است هر کاری که بهتر بود به آن بپردازیم .
آیوت جوان به او خندید و گفت من با آدمی که برنامه مشخصی برای زندگی خویش ندارد همراه نخواهم شد و از او جدا شد . اندیشمند ایرانی ارد بزرگ می گوید : برنامه داشتن ویژگی آدمهای کارآمد است .
اگر آیوت با آن مرد همراه می شد شاید هیچ وقت نمی توانست امپراتوری بازرگانی آیوت ها را ایجاد کند . چون برای آیوت تنها یک هدف مهم وجود داشت و آن تبدیل شدن به بزرگترین بازرگانی ایران بود .
فرزند کوروش بازدید : 193 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
مسابقات تیس کوپان (1265 تا 550 پیش از میلاد مسیح)
اونتاش گال پادشاه سرزمین ایلام ( نام قدیم سرزمین ایران ) در 1265 سال پیش از میلاد ، دو فرزند داشت به نامهای تیس و کوپان این دختر و پسر که دو قلو بودند همواره بر سر تواناییهای خویش جنگ و ستیز داشتند .
پدر یک دوره مسابقات ورزشی بین این دو برگزار نمود . پس از آن مسابقه پادشاه اونتاش گال بر آن شد این کار را به شکل بسیار گسترده تری انجام دهد و از این رو در همان محل که امروزه به نام تیس کوپان ( در نزدیکی بندر چابهار ) شهرت دارد مسابقات جهانی تیس کوپان را هر ساله برگزار می نمود یعنی 291 سال پیش از مسابقات المپیک در یونان .
نکته مهم این است که این مسابقات ۷۱۵ سال یعنی تا پایان دودمان مادها در ایران ادامه یافت .
اونتاش گال پادشاه ایران که در آن زمان ایلام نامیده می شد و حکومتش از شهر نیمروز (در افغانستان کنونی ) بود تا رود دجله ، پس از رسیدن به قدرت در سال 1265 پیش از میلاد دو کار بزرگ انجام داد اول آنکه شهری جدید به نام اونتاش بنا کرد و در آن زیگورات برپا ساخت ، دیگر آنکه مسابقات و آوردهای ورزشی برگزار می نمود که ورزشکاران از خاور و باختر جهان به تیس کوپان ( محلی در نزدیکی چابهار کنونی ) می آمدند تا آورد جانانه ایی را برگزار نمایند .
مسابقات تیس کوپان در سرزمین ایران باستان 291 سال پیش از مسابقات المپیک در یونان برگزار می شد . و البته نکته اساسی در اینجا این بود که مسابقات تیس کوپان صرفا ورزشی بود اما در بازیهای المپیک یک جشن مذهبی بود که برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او برگزار می.شد . و شرکت کنندگان آن مسابقات همه اهل شهر آتن بودند و حتی در حد کشور یونان هم نبود . اینجاست که به سخن ارد بزرگ اندیشمند برجسته بیشتر پی می بریم که : ایران زایشگاه تمدنهاست .
آوردهای تیس کوپان هر سال در فصل پاییز از پانزده مهر آغاز و تا سوم آبان ماه ادامه می یافت . باستانشناسان معتقدند پایان فصل تابستان و کشاورزی باعث می شد همه با خیالی آسوده در این مسابقات شرکت کنند این آوردها در نه دسته ، در رشته های کشتی ( تنها برای مردان ) ، تیر و کمان (زنان و مردان ) ، شنا ( فقط مردان )، چوگان (مردان و زنان ) و شمشیربازی ( تعدادی از شمشیر های چوبی آن مسابقات امروزه از تپه باستانی تیس کوپان بدست آمده ، شمشیر بازی هم برای زنان و هم مردان بود است ) ، وزنه برداری ( فقط برای مردان و به شیوه ای خاص ) ، دو ( زنان و مردان ) ، اسب دوانی ( مردان و زنان ) و پرتاب نیزه ( مردان و زنان ) برگزار می شد .
جوایز تنها به نفرات نخست داده می شد البته جوایز آن آوردها در نوع خود بی نظیر بوده است چرا که به هر یک از قهرمانان صدفی پر از مروارید اهدا می گشت صدف ها را از جزیره لاوان می آوردند .

تیس کوپان را به این شکل هم می نویسند طیس کوپان
فرزند کوروش بازدید : 213 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
تمدن‌ پارس‌
طبقات‌ و تيره‌ها
5-1- پارسيها از لحاظ‌ وضع‌ زندگي‌ به‌ دو طبقه‌ تقسيم‌ مي‌شدند: افراد به‌ كار كشاورزي‌ سرگرم‌ بودند. بنا به‌ گفته‌ي‌ هرودوت‌، اين‌ طبقه‌ شش‌ تيره‌ي‌ برزگر را در برمي‌گرفت‌:
1- پازارگاد (Pasargades)
2- مارافين‌ (Maraphien)
3- ماسپين‌ (Maspien)
4- پانتالين‌ (Panthalien)
5- دروزين‌ (Derousien)
6- گرمانين‌ (Germanien)
طبقه‌ي‌ دوم‌ كه‌ افراد بيابانگرد آن‌ باچوپاني‌ روزگار مي‌گذرانيدند، از چهار عشيره‌ي‌ زيرين‌ تشكيل‌ مي‌گرديد:
1- دائن‌ (Daen)
2- مارد (Marde)
3- دروپيك‌ (Dropique)
4- ساگارتين‌ (Sagartien)
البته‌ گرنفون‌ شماره‌ي‌ طوايف‌ و عشاير پارسيها را دوازده‌ مي‌داند و از اين‌ نظر چنين‌ برمي‌آيد كه‌ پس‌ از قدرت‌ يافتن‌ پارسيها، دو طايفه‌ بر آنها افزوده‌ شده‌ است‌. هخامنشيان‌ جزء طبقه‌ي‌ نخستين‌ بوده‌ با پازارگادها بستگي‌ داشتند. آنان‌ بر پادشاهان‌ بومي‌ قلمرو سوزيان‌ يا عيلام‌ غلبه‌ يافتند و پايتخت‌ آنان‌ يعني‌ شهر شوش‌ را كه‌ در دامنه‌ي‌ كوههاي‌ جنوب‌ غربي‌ ايران‌ واقع‌ بود، تحت‌ نفوذ خود در آوردند. هخامنشان‌ در نتيجه‌ي‌ بعضي‌ حوادث‌ و پيشامدها كه‌ در تاريخ‌ به‌ آن‌ علتها اشاره‌ نشده‌ است‌، از نواحي‌ كوهستاني‌ پارسوا به‌ طرف‌ دشتهاي‌ سوزيان‌ حركت‌ كرده‌ به‌ تدريج‌ با اقوام‌ بومي‌ آن‌ نواحي‌ يعني‌ كاسيها و انزانيها مخلوط‌ و ممزوج‌ شدند. يادآوري‌ مي‌شود كه‌ اصل‌ دو قوم‌ اخير به‌ درستي‌ معلوم‌ نيست‌ و شايد بتوان‌ آنها را از لحاظ‌ زبان‌ در زمره‌ي‌ خويشاوندان‌ ژئورژينها (Georgiens) و طوايف‌ ماوراء قفقاز به‌ شمار آورد.
هخامنشان‌ كه‌ در سوزيان‌ جاي‌ اقوام‌ بومي‌ را گرفته‌ بودند، در آن‌ ناحيه‌ دودماني‌ را بنياد نهادند كه‌ به‌ موجب‌ لوحه‌ي‌ نابونيد (Nabonide) پادشاه‌ بابل‌، تا روي‌ كار آمدن‌ كورش‌ كبير، سه‌ تن‌ از پادشاهان‌ آن‌ سلسله‌ به‌ نام‌: چاايش‌پيش‌ (Tchaechpich) ، كوروش‌ اول‌ و كمبوجيه‌ (كامبيز) يكي‌ پس‌ از ديگري‌ در سوزيان‌ به‌ سلطنت‌ رسيدند.
فرزند کوروش بازدید : 128 چهارشنبه 09 شهریور 1390 نظرات (0)
- كوروش‌ يكي‌ از كساني‌ بود كه‌ گويا براي‌ فرمانروايي‌ آفريده‌ شده‌اند و، به‌ گفته‌ي‌ امرسن‌، همه‌ي‌ مردم‌ از تاجگذاري‌ ايشان‌ شاد مي‌شوند. روح‌ شاهانه‌ داشت‌ و شاهانه‌ به‌ كار بر مي‌خاست‌؛ در اداره‌ي‌ امور به‌ همان‌ گونه‌ شايستگي‌ داشت‌ كه‌ در كشور گشاييهاي‌ حيرت‌انگيز خود؛ با شكست‌ خوردگان‌ به‌ بزرگواري‌ رفتار مي‌كرد و نسبت‌ به‌ دشمنان‌ سابق‌ خود مهرباني‌ مي‌كرد. پس‌، مايه‌ي‌ شگفتي‌ نيست‌ كه‌ يونانيان‌ درباره‌ي‌ وي‌ داستانهاي‌ بي‌شمار نوشته‌ و او را بزرگ‌ترين‌ پهلوان‌ جهان‌ ، پيش‌ از اسكندر، دانسته‌ باشند. مايه‌ي‌ تأسف‌ آن‌ است‌ كه‌ از نوشته‌هاي‌ هرودوت‌ و گزنوفون‌ نمي‌توانيم‌ او صاف‌ و شمايل‌ وي‌ را طوري‌ ترسيم‌ كنيم‌ كه‌ قابل‌ اعتقاد باشد. مورخ‌ اول‌، تاريخ‌ وي‌ را با بسياري‌ داستانهاي‌ خراقي‌ در هم‌ آميخته‌، و دومي‌ كتاب‌ خود كوروپايديا (= تربيت‌ كوروش‌) را همچون‌ رساله‌اي‌ در فنون‌ جنگ‌ نوشته‌، و در ضمن‌ آن‌ خطابه‌اي‌ در تربيت‌ و فلسفه‌ آورده‌ است‌؛ گزنوفون‌ چندين‌ بار در نوشته‌ي‌ خود كوروش‌ را با سقراط‌ اشتباه‌ كرده‌ و احوال‌ آن‌ دو را با هم‌ آميخته‌ است‌. چون‌ اين‌ داستانها را كنار بگذاريم‌، از كوروش‌ جز شبح‌ فريبنده‌اي‌ باقي‌ نمي‌ماند. آنچه‌ به‌ يقين‌ مي‌توان‌ گفت‌ اين‌ است‌ كه‌ كوروش‌ زيبا و خوش‌ اندام‌ بوده‌، چه‌ پارسيان‌ تا آخرين‌ روزهاي‌ دوره‌ي‌ هنر باستاني‌ خويش‌ به‌ وي‌ همچون‌ نمونه‌ي‌ زيبايي‌ اندام‌ مي‌نگريسته‌اند؛ ديگر اينكه‌ وي‌ مؤسس‌ سلسله‌ي‌ هخامنشي‌ يا سلسله‌ي‌ «شاهان‌ بزرگ‌» است‌، كه‌ در نامدارترين‌ دوره‌ي‌ تاريخ‌ ايران‌ بر آن‌ سرزمين‌ سلطنت‌ مي‌كرده‌اند؛ ديگر آنكه‌ كوروش‌ سربازان‌ مادي‌ و پارسي‌ را چنان‌ منظم‌ ساخت‌ كه‌ به‌ صورت‌ قشون‌ شكست‌ ناپذيري‌ در آمد؛ بر سارديس‌ و بابل‌ مسلط‌ شد؛ و فرمانروايي‌ اقوام‌ سامي‌ را بر باختر آسيا چنان‌ پايان‌ داد كه‌، تا هزار سال‌ پس‌ از آن‌، ديگر نتوانستند دولت‌ و حكومتي‌ بسازند؛ تمام‌ كشورهايي‌ را كه‌ قبل‌ از وي‌ در تحت‌ تسلط‌ آشور و بابل‌ و ليديا و آسياي‌ صغير بود ضميمه‌ي‌ پارس‌ ساخت‌، و از مجموع‌ آنها يك‌ دولت‌ شاهنشاهي‌ و امپراطوري‌ ايجاد كرد كه‌ بزرگ‌ترين‌ سازمان‌ سياسي‌ قبل‌ از دولت‌ روم‌ قديم‌، و يكي‌ از خوش‌ اداره‌ترين‌ دولتهاي‌ همه‌ي‌ دوره‌هاي‌ تاريخي‌ به‌ شمار مي‌رود.
كوروش‌ به‌ راستي‌ يك‌ رهبر بزرگ‌ تاريخي‌ است‌
- آن‌ اندازه‌ كه‌ از افسانه‌ها برمي‌آيد، كوروش‌ از كشور گشاياني‌ بوده‌ است‌ كه‌ بيش‌ از هر كشور گشاي‌ ديگر او را دوست‌ مي‌داشته‌اند، و پايه‌هاي‌ سلطنت‌ خود را بر بخشندگي‌ و خوي‌ نيكو قرار داده‌ بود. دشمنان‌ وي‌ از نرمي‌ و گذشت‌ او آگاه‌ بودند، و به‌ همين‌ جهت‌ در جنگ‌ با كوروش‌ مانند كسي‌ نبودند كه‌ با نيروي‌ نوميدي‌ مي‌جنگد و مي‌داند چاره‌اي‌ نيست‌ جز اينكه‌ بكشد يا خود كشته‌ شود. پيش‌ از اين‌ - بنا به‌ روايت‌ هرودوت‌- دانستيم‌ كه‌ چگونه‌ كرزوس‌ را از سوختن‌ در ميان‌ هيزمهاي‌ افروخته‌ رهانيد و بزرگش‌ داشت‌ و او را از رايزنان‌ خود ساخت‌؛ نيز از بخشندگي‌ و نيكي‌ رفتار او با يهوديان‌ سخن‌ گفتيم‌. يكي‌ از اركان‌ سياست‌ و حكومت‌ وي‌ آن‌ بود كه‌، براي‌ ملل‌ و اقوام‌ مختلفي‌ كه‌ اجزاي‌ امپراطوري‌ او را تشكيل‌ مي‌دادند، به‌ آزادي‌ عقيده‌ي‌ ديني‌ و عبادت‌ معتقد بود؛ اين‌ خود مي‌رساند كه‌ بر اصل‌ اول‌ حكومت‌ كردن‌ بر مردم‌ آگاهي‌ داشت‌ و مي‌دانست‌ كه‌ دين‌ از دولت‌ نيرومندتر است‌. به‌ همين‌ جهت‌ است‌ كه‌ وي‌ هرگز شهرها را غارت‌ نمي‌كرد و معابد را ويران‌ نمي‌ساخت‌، بلكه‌ نسبت‌ به‌ خدايان‌ ملل‌ مغلوب‌ به‌ چشم‌ احترام‌ مي‌نگريست‌ و براي‌ نگاهداري‌ پرستشگاهها و آرامگاههاي‌ خدايان‌، از خود، كمك‌ مالي‌ نيز مي‌كرد. حتي‌ مردم‌ بابل‌، كه‌ در برابر او سخت‌ ايستادگي‌ كرده‌ بودند، در آن‌ هنگام‌ كه‌ احترام‌ وي‌ را نسبت‌ به‌ معابد و خدايان‌ خويش‌ ديدند، به‌ گرمي‌ بر گرد او جمع‌ شدند و مقدم‌ او را پذيرفتند. هر وقت‌ سرزميني‌ را مي‌گشود كه‌ جهانگشاي‌ ديگري‌ پيش‌ از وي‌ به‌ آنجا نرفته‌ بود، با كمك‌ تقوا و ورع‌، قربانيهايي‌ به‌ خدايان‌ محل‌ تقديم‌ مي‌كرد؛ مانند ناپلئون‌، همه‌ي‌ اديان‌ را قبول‌ داشت‌ و ميان‌ آنها فرقي‌ نمي‌گذاشت‌؛ و با مرحمتي‌ بيش‌ از ناپلئون‌ به‌ تكريم‌ همه‌ي‌ خدايان‌ مي‌پرداخت‌.
وي‌ از لحاظ‌ ديگري‌ نيز به‌ ناپلئون‌ شبيه‌ بود، چه‌، مانند وي‌، قرباني‌ بلند پروازي‌ فراوان‌ خويش‌ شد. هنگامي‌ كه‌ از گشودن‌ همه‌ي‌ سرزمينهاي‌ خاور نزديك‌ آسوده‌ شد، درصدد بر آمد كه‌ ماد و پارس‌ را از هجوم‌ بدوياني‌ كه‌ در آسياي‌ ميانه‌ منزل‌ داشتند خلاص‌ كند؛ و چنان‌ به‌ نظر مي‌رسد كه‌ در اين‌ حمله‌هاي‌ خود، تا كنار نهر سيحون‌ در شمال‌، و تا هندوستان‌ در خاور پيش‌ رفته‌ باشد؛ در همين‌ گيرودارها، و در آن‌ زمان‌ كه‌ به‌ منتهاي‌ بزرگي‌ خود رسيده‌ بود، كشته‌ شد. كوروش‌ نيز، چون‌ اسكندر، امپراطوري‌ بزرگي‌ را به‌ چنگ‌ آورد، ولي‌ بيش‌ از اينكه‌ فرصت‌ سازمان‌ دادن‌ به‌ آن‌ پيدا كند، اجل‌ آن‌ امپراطوري‌ را از چنگش‌ بيرون‌ آورد.
ظهور داريوش‌
- غصب‌شدن‌ تاج‌ و تخت‌ سلطنت‌، و كشته‌شدن‌ بردياي‌ غاصب‌، دو فرصت‌ گرانبهايي‌ بود كه‌ ولايتهاي‌ تابع‌ شاهنشاهي‌ پارس‌ در برابر خود داشتند؛ به‌ همين‌ جهت‌ فرمانداران‌ مصر و ليديا طغيان‌ كردند، و در آن‌ واحد شوش‌ و بابل‌ و ماد و آشور و ارمنيه‌ و سرزمين‌ سكاها و بسياري‌ از ولايات‌ ديگر سر به‌ شورش‌ برداشتند. ولي‌ داريوش‌ همه‌ را به‌ جاي‌ خود نشانيد و در اين‌ كار منتهاي‌ شدت‌ و قساوت‌ را به‌ كار برد. از جمله‌، چون‌ پس‌ از محاصره‌ي‌ طولاني‌ بر شهر بابل‌ دست‌ يافت‌، فرمان‌ داد
مهندسان‌ پارسي‌ به‌ فرمان‌ داريوش‌ اول‌، شاهراههايي‌ ساختند كه‌ پايتختها را به‌ يكديگر مربوط‌ مي‌كرد. درازي‌ يكي‌ از اين‌ راهها، كه‌ از شوش‌ تا ساردين‌ امتداد داشت‌، دو هزار و چهارصد كيلومتر بود. طول‌ راهها را با فرسخ‌ اندازه‌ مي‌گرفتند و به‌ گفته‌ي‌ هرودوت‌، «در پايان‌ هر چهارصد فرسخ‌ منزلگاه‌ شاهي‌ و مهمانخانه‌هاي‌ با شكوه‌ وجود داشت‌ و راهها همه‌ از جاهاي‌ امن‌ و آباد مي‌گذشت‌ »
كه‌ سه‌ هزار نفر از بزرگان‌ آن‌ را به‌ دار بياويزند، تا مايه‌ي‌ عبرت‌ و فرمانبرداري‌ ديگران‌ شود؛ داريوش‌ با يك‌ سلسله‌ جنگهاي‌ سريع‌ توانست‌ ولاياتي‌ را كه‌ شورش‌ كرده‌ بودند، يكي‌ پس‌ از ديگري‌، آرام‌ كند. چون‌ دريافت‌ كه‌ اين‌ شاهنشاهي‌ وسيع‌ هر وقت‌ دچار بحراني‌ شود به‌ زودي‌ از هم‌ پاشيده‌ خواهد شد، زره‌ جنگ‌ را از تن‌ بيرون‌ كرد، و به‌ صورت‌ يكي‌ از مدبّرترين‌ و فرزانه‌ترين‌ فرمانروايان‌ تاريخ‌ درآمد و سازمان‌ اداري‌ كشور را به‌ صورتي‌ درآورد كه‌ تا سقوط‌ امپراطوري‌ روم‌ پيوسته‌ به‌ عنوان‌ نمونه‌ي‌ عالي‌ از آن‌ پيروي‌ مي‌كردند. با نظم‌ و ساماني‌ كه‌ داريوش‌ مقرر داشته‌ بود، آسياي‌ باختري‌ به‌ چنان‌ نعمت‌ و آرامش‌ خاطري‌ رسيد كه‌ تا آن‌ زمان‌، در اين‌ ناحيه‌ي‌ پرآشوب‌، كسي‌ چنان‌ آسايشي‌ را به‌ خاطر نداشت‌.

تعداد صفحات : 13

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 129
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 58
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 86
  • بازدید ماه : 171
  • بازدید سال : 1,574
  • بازدید کلی : 55,004