در ادبيات وداييVeda ايندرا Indra خداي جو و آسمان (موكل باران) است كه جنگاوري و پهلوانيهاي او در اساطير هند و ايراني مشهور ميباشد. برخي از كيفيات جنگاوري اين ايزد را ميتوان با تيشتر در اوستا تطبيق داد. بخش ديگري از اين اسطوره در ادبيات پهلوي به صورت نبرد آتش زاوشت در ابرها درآمده است كه با اسپنجروش ديو كه از فرو ريختن باران جلوگيري ميكند، ميجنگد و با گرز بر سر او فرو ميكوبد و آبهاي زنداني را رها ميسازد.
ايندرا ايزدي دلير و جنگاور است كه مهمترين پيشكار وارونا Varuna خداي آسمانهاي پرستاره به شمار ميآيد. اوست كه زمين را به آرياييها ميبخشد و آبهاي خروشان را هدايت ميكند. ايندرا همواره سوما Soma (هوما) افشرة مقدس مينوشد و در نشاط سوما، دژهاي نود و نه گانه ديو خشكسالي را نابود ميسازد.
ايندرا به نيروي خويش، زمين و آسمان را از يكديگر جدا ميكند و همه جا را وسعت ميبخشد، فرمانرواي طوفانها و رودهاست، با روشنايي خويش تاريكي را ازميان ميبرد و گاهي با گرز آهنين خود كوهها را شكافته وگناهكاران را كيفر ميدهد. اهميت عمده او در نبردي است كه با ورتره Vrtra ميكند. وي درحالي كه همرزمان و يارانش او را همراهي ميكنند، به نبرد ورتره ميرود.
ورتره به معناي سد كننده ، و داراي لقب اهي Ahi به معناي مار يا اژدها و برابر اژدهاك در اوستا ميباشد. بر اثر اين نبرد و فرود آمدن گرز آذرخشين ايندرا بر سر ورتره، زمين و آسمان از بيم ميلرزند. ايندرا آبهايي را كه اهي در خود زنداني كرده بود آزاد ميكند. به همين دليل ايندرا به ورترهن يعني كشندة ورتره مشهور است. گاهي اين ايزد را به گونهاي پرنده به نام كپينجله Kapinjala نوعي كبك تصوير ميكنند. پرندهاي سرود خوان كه صدايش چون نواي چنگ است، آسمان و زمين در برابرش خم ميشوند و نفسهايش كوه را به لرزه درميآورد، ايندراني Indrani (همسر ايندرا) به همسرش ميگويد : هيچ بانويي بيش از من زيبايي ندارد و هيچ كس با گرمي بيشتر از من جمال خويش را در آغوش شوهرش پيشكش نميكند.
ايندرا در مكتب فلسفي ويدانت (Vedanta)با وجود اعلي يكي شده و به عقيده برخي ديگر او سلطان ناحيه خاوري به شمار ميرود و همچنين در ريگ ودا نيز حدود 250 سرود به او خطاب گرديده است. سيلون لوي (S.Levi) چندين مكالمه دراماتيك در ريگ ودا كشف كرده است. كه ظاهراً كهنترين نمونههاي نمايشي آريائيان به شمار ميروند. در سرودهاي ريگودا نيروهاي طبيعي (نظر ايندرا) مورد خطاب قرار گرفتهاند و به طور معمول براي بيان مجلسي (بلندخواني) تنظيم شدهاند. آئين هاي مربوط به اين مجالس از سپيدهدم صبح تا اولين ربع شب ادامه مييافت. آرياها اصولاً به طبيعت و پديدههاي طبيعي نه تنها احترام ميگذاشتند، بلكه به گونهاي به آنها عشق ميورزيدند و در سرودهاي ريگ ودا اثر اين عشق به طبيعت بسيار برجسته و محسوس است. به يك معنا ميتوان گفت، درام در هند به قدمت وداهاست.
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
آمار سایت