loading...
دریای همیشه پارس
فرزند کوروش بازدید : 153 یکشنبه 26 تیر 1390 نظرات (0)
ایران در عهد نادر در عهد نادر علیرغم اینکه دشمنان و متجاوزان به کشور توسط وی تار و مار شدند، اما پیشرفت چندانی در زمینه‌های مختلف علم و تمدن و ادبیات صورت نگرفت. نادر به این مسائل توجهی نداشت و بیشتر وقت خود را به جنگ می‌‌گذراند. حتی در پایتخت خود، مشهد، اقامت زیادی نداشت و بیشتر، سوار بر اسب به این سو و آن سو میتاخت.
بنایایی که بدستور نادر در مشهد بنا شده‌اند نظیر کلات نادری و کاخ خورشید تنها آثار مهم بازمانده از این دوران هستند.
در عهد او فقط به سپاه و تأمین نیرو توجه می‌شد. نادر حتی زمینهای وقفی را نیز غصب کرد تا خرج سپاه خود کند. از آنجا که مردم ایران با وجود ظلم و ستم پادشاهان آخر صفوی هنوز به این سلسله امید داشتند، نادر از ایرانیان و قزلباش‌ها در سپاه خود استفاده نمیکرد و به طوایف ازبک و افغان تکیه داشت. وی همچنین سعی داشت با کمک یک انگلیسی به نام دالتون نیروی دریایی ایجاد کند که ناموفق ماند.
ستمکاری نادر زمینه را برای جانشینی مناسب از بین برد. وی بسیاری از اطرافیان خود را با شکنجه از پای درآورده و حتی فرزندش را کور کرده بود. پس از مرگ وی بازماندگانش که مثل خود او خونخوار بودند به جان یکدیگر افتادند. سرداران وی نیز در گوشه و کنار علم استقلال بر افراشتند کریمخان زند وکیل الرعایا در شیراز، احمدخان ابدالی در افغانستان، آزادخان افغان در آذربایجان، حتی محمد حسن خان قاجار در مازندران شروع به حکومت کردند. در خراسان نیز علیقلی خان افشار (برادر زاده نادر) بسیاری از اولاد و خانواده نادر را قتل عام کرد و چون از بیزاری مردم از ظلم نادر آگاه بود خود را عادلشاه نامید و شروع به حکومت کرد. وی که مردی خونریز و عیاش بود، محمدحسن خان قاجار را شکست داده پسرش آغامحمد خان را مقطوع النسل کرد. اما سرانجام توسط برادر خود ابراهیم خان کور و سپس کشته شد. ابراهیم خان نیز در سفاکی و آدمکشی دست کمی از برادر خود و حتی از خود نادر نداشت. سرانجام سردارانش او را کشته و نوه نادر به نام شاهر میرزا را به قدرت رساندند. یکسال بعد، او نیز مخلوع و کور شد اما دوباره به قدرت رسید و با حیله و نیرنگ شاه سلیمان ثانی (از خاندان صفوی که مورد احترام عموم بود) به طرز دردناکی از پای درآورد. شاهرخ نابینا چهل و هشت سال سلطنت کرد اما فقط بر خراسان که همانگونه که ذکر شد، در واقع به مثابه صدقه‌ای بود از طرف کریم خان به بازماندگان نادر. پس از مرگ کریم خان آغامحمدخان به قدرت رسید و به خراسان حمله کرد و شاهرخ را با شکنجه کشت. نادر میرزا فرزند شاهرخ پدر پیر و نابینا را بدست خونخواران قاجار رها کرد و به افغانستان گریخت و در زمان فتحعلی شاه ادعای سلطنت کرد که دستگیر و کور شد و زبانش را بریدند و او را کشتند. بدین سان آخرین مدعی سلطنت از خاندان افشار از میان برداشته شد.
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 129
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 110
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 138
  • بازدید ماه : 223
  • بازدید سال : 1,626
  • بازدید کلی : 55,056