loading...
دریای همیشه پارس
فرزند کوروش بازدید : 375 پنجشنبه 16 تیر 1390 نظرات (0)
تاريخ جهان مملو از جنگ‌هايي است كه آرزوهاي ملل ضعيف را براي يك زندگي آرام بر باد دادند و صلح و آرامش را در دوران مختلف از بشر گرفتند. جنگ‌هايي كه بعد از گذشت هزاران سال، هنوز نام متجاوزان آن در سرزمين‌هاي مورد تهاجم به بدي ياد مي‌شود و هيچ ملتي ستمي را كه بر او روا داشته شده از ياد نمي‌برد، چرا كه در واقع حقوق انساني او سلب شده و نتوانسته است به آنچه كه حق مسلم و خدادادي او بوده برسد اما هنوز بسياري از ملت‌هايي كه كشورشان توسط كوروش هخامنشي، شاه ايران تصرف شد، آن دوره را جزو آرام‌ترين دوران تاريخ خود مي‌دانند. ايرانيان را به اين واسطه جزو پيشگامان حقوق بشر در تاريخ مي‌شناسند.
برخي كوروش را منادي صلح و آزادي مي‌دانند. سازمان ملل متحد، منشور او را به عنوان يكي از عالي‌ترين فرامين حكومتي جهان بر ديوار تالارهاي معروفش نصب كرده تا همواره در مقابل چشم نمايندگان ملل متحد باشد. شيوه حكومت‌داري كوروش از چند جهت قابل تامل و بررسي است.
1ـ اين‌كه شيوه‌هاي رفتاري او در صحنه سياسي بين‌المللي جهان قديم، نمونه‌اي كامل از يك ديپلماسي موفق بود كه با اتكا به شرايط زماني و مكاني، تحليل‌هاي دقيقي ارائه مي‌كرد. كوروش در عين اقتدار، نيك مي‌دانست قدرت نظامي هميشگي و جاوداني نيست و آنچه مردم يك سرزمين را به متابعتي قلبي و دائمي وامي‌دارد، احترام به عقايد آنان، برخوردي از سر مهر و بدون تبعيض است. بر همين مبنا او هنگام ورود به هر سرزميني كه فتح مي‌شد، خود را نماينده خداي بزرگي معرفي مي‌كرد كه مردم آن سرزمين به آن معتقد بودند. او مراسم پادشاهي خود را در بابل به سبك بابليان و در معبد مردوك انجام داد. او با شناخت كاملي كه از اختلاف كاهنان مذهبي با نبونيد پادشاه بابل داشت، ‌در اول قدم، خداياني كه نبونيد از شهرهاي مختلف به بابل آورده بود، به معابدشان بازگرداند. معابد خراب آنها را از نو بنا و تعمير و خود را نه پادشاه كه نماينده مردوك براي رهايي مردم معرفي كرد. او به جنگ قدرت با كاهنان نپرداخت و قدرت آنان را تقليل نداد. او، خود را نماينده خداي يهوه معرفي كرد كه براي رهايي اقوام از اسارت، اقدام به تصرف بابل كرده است. اين گفته با اتكا به حرف‌هاي اشعيا پيامبر بود كه به مردم وعده داد: «... بيدار باشيد خداوند بزرگ با دستي نيرومند خواهد رسيد و بازوي او به نام او حكومت خواهد كرد....» «خداوند چنين مي‌گويد: من از كوروش گفت‌وگو مي‌كنم؛ او چوپان من است و مجري اراده من خواهد بود. خداوند با برگزيده خود كوروش چنين سخن مي‌گويد و دست او را براي بر زمين كوبيدن ملل مي‌گيرد.
كوروش هيچ‌گاه درصدد تحميل اعتقادات خود برملل مغلوب برنيامد و آنها را در اتخاذ شيوه‌هاي مناسب و دلخواهشان آزاد گذارد.
او اقوام و پيروان اديان ديگر را براي عبادت و اجراي مناسب و مراسم ديني خود آزاد و اموالي كه از آنان به غارت رفته بود به آنان بازگرداند.

 

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.کوروش کبیر

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک سپارند تا اجزا بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 129
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 34
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 62
  • بازدید ماه : 147
  • بازدید سال : 1,550
  • بازدید کلی : 54,980